دل نوشته های من

 همیشه باید کسی باشد
که معنی سه نقطه‌های انتهای جمله‌هایت را بفهمد
همیشه باید کسی باشد
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد
باید کسی باشد
... ... 
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد
کسی باشد
که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد
کسی باشد
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن
بفهمد به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری
که زندگی درد دارد
که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران

همیشه باید کسی باشد...

همیشه...

+نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1398برچسب:,ساعت15:16توسط ستاره | |

 

 

 

 

بيدارم کن و

بگو که هنوز دنيا پر از قشنگيه .

بگو که همه اين سياهی ها دروغه و وقتی صبح بشه بازهم پرنده کوچولو با ترنم محبتش گلها روازخواب بيدار می کنه .

بگو هنوز هم خورشيد می آد و با دستهای پر از نورش شب سياه رو می بره .

بگو که هنوز روی گلبرگهای ظريف شقايق ، يه جايی برای شبنم ها هست .

بگو که هنوز ميشه توی چشمهای يه غريبه خيره شد و از عشق گفت .

بگو که ميشه يه گوشه دنيا يه جايی برای اشکهای دلتنگی پيدا کرد .

بگو که اینهمه دروغ و کينه فقط مال قصه هاست و وقتی به آخرش برسی همه چيز دوباره عوض ميشه .همه سياهی ها                    دوباره سفيد ميشه .


 

کاش زودتر يکی بياد و از اين کابوس بيدارم کنه .

بيدارم کنه و

بگه تمام اين پليدی ها فقط يه خواب بوده .

 

بگه که هنوز دنيا ،

 يعنی يه جای قشنگ و امن برای دوست داشتن و دوست داشته شدن .

 

+نوشته شده در یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:,ساعت11:36توسط ستاره | |

 

 

ماه من غصه چرا؟

 

اسمان را بنگر٬ که هنوز٬ بعد صد ها شب و روز

مثل ان روز نخست٬ گرم و ابی و پر از مهر به ما میخندد

یا زمینی را که٬ دلش از سردی شبهای خزان نه شکست و نه گرفت

بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید

و در اغاز بهار٬دشتی از یاس سپید٬ زیر پاهامان ریخت

تا بگوید که هنوز٬ پر امنیت احساس خداست

 

ماه من غصه چرا؟

تو مرا داری و من هر شب و روز٬ ارزویم همه خوشبختی توست

ماه من دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن

کار انهایی نیست که خدا را دارند

ماه من غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات از لب پنجره ی عشق زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن

و بگو با دل خود که خدا هست خدا هست هنوز

او همانیست که دربدترین لحظه ی  شب راه نورانی امید نشانم میداد

او همانیست که هر لحظه دلش میخواهد همه زندگیم غرق شادی باشد

 

ماه من...

غصه اگر هست بگو تا باشد

معنی خوشبختی بودن اندوه است

این همه غصه و غم این همه شادی و شور

چه بخواهی و چه نه میوه ی یک باغند

همه را با هم و با عشق بچین ولی از یاد مبر

پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا

و در ان باز کسی میخواند

که خدا هست

خدا هست

خدا هست هنوز

+نوشته شده در یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:,ساعت19:34توسط ستاره | |

به نام خداوند ثانیه ها و لحظه ها

این پست رو برای قدردانی ار دوست عزیزم yasak kalp girilmz h نوشتم.

امیدوارم بهترینها لایقش باشه.این اهنگ هم تقدیم به تمام مهربونیهاش.

 

موفق باشی دوست عزیز

+نوشته شده در چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:,ساعت14:14توسط ستاره | |